عاشقم من رویای من تو ای تو

 

عاشقم من عاشقي بيقرارم

كس ندارد خبر از دل زارم

آرزويي جز تو در سر ندرم

من به لبخندي از تو خرسندم

مهر تو اي مه آرزو مندم

بر تو پايبندم

از تو وفا خواهم

من ز خدا خواهم

تا ز رهم بازم جان

تا به تو پيوستم

از همه بگسستم

بر تو فدا سازم جان

تا به تو پيوستم

از همه بگسستم

بر  تو فدا سازم جان

-----------------------

زندگی رودوست دارم با تمام بدبیاریش

عاشقی رودوست دارم با تمام بیقراریش

من میخوام اشکو بفهمم وقتی از چشام میریزه

تنهایی گرچه کشندست واسه من خیلی عزیزه

توکتاب نوشته عاشق خیلی تنها خیلی خستست

جای بارون بهاری روی چترهای شکستست

اما من میگم یه عاشق همه ی دنیا رو داره

همه چترهارو باید بست وقتی آسمون میباره

نون عشقو میخورم منت نونوا ندارم

سینه سوخته عاشقم با کسی دعوا ندارم

توی دنیایی که گرگ وبرگی تو ذاتش

من میخوام خودم باشم با هیچکی کاری ندارم

زنده بودن نمیخوام زندگی قاموس منه

فقط وفقط دورنگی تنها کابوس منه

گرچه خاکم زیر پا اما غرورم آسمون

مشکی رنگ عشقم ترانه ققنوس منه

کاش میشد دارو باشیم نه زخم کاری نه نمک

قطره ی آبی باشیم رو قلب خشک پر ترک

واسه عشقو عاشقی تو سختیهاش کم نذاریم

واسه ی خودمون آدمی باشیم نه آدمک

خیلی ها میگن که عاشقی رو دیدار بدونیم

اما من میگم که عشقو نقش دیوار ندونیم

من میخوام که مثل موج نباشم اما بمونم

کاش میشد تو عین سختی بازم عاشق بمونی

--------------

کلاهمونو اگه باد نبرده

یا که خوره دلامونو نخورده

یا اگه غم که خندهاش چرنده

نمی تونه به ریشمون بخنده

اگه هنوز ریشه ما تو خاکه

یا دستمان تو آسمونه پاکه

اگه درختیم  و سفید بختیم

اگه تناوریم و سبز و سختیم

عوض نشو رنگ نباز و نشکن

حتی با دیدن شکستن من

دلم می خواد مثل همیشه باشی

برای من ساده و بی ریشه باشی

نمی تونم

نمی تونم

خاطرهای

*****

 

 تو رو دور بریزم

 

روز والنتاین ... روز عشاق

 

 

روز والنتاین (روز عشاق و یا روز عشق ورزی) مصادف با ۲۵ بهمن‌ماه (۱۴ فوریه) در بعضی فرهنگها روز ابراز عشق است.

این ابراز عشق معمولاً با فرستادن کارت والنتاین به صورت ناشناس انجام می‌شود. سابقهٔ تاریخی روز والنتاین به جشنی که به افتخار قدیس والنتاین در کلیساهای کاتولیک برگزار می‌شد، باز می‌گردد.

بی تو هرگز ...

 

آقا داداش

گوش بسپار به صدای من

نگاه کن به چشم های من

باور کن عشق مرا

تکرار کن دوستت دارم را

بگیر دستهای سرد مرا

پناه بده با آغوش گرمت مرا

فکر کن به رویاهای من

تو نیز در آن پیدایی

به فاصله ها بنگر

ناتوان شدند از جدایی یادت

تنهایی را دوست بدار

چون هر دویمان تنهاییم مثل هم

بیا برای عشقمان دعا کنیم

تا جاودانه حکم فرما باشد بین ما

 

سرمايه ي عمر آدمي يک نفس است

اين يک نفس از براي يک هم نفس است

گر نفسی با نفسی هم نفس است

آن يک نفس از براي يک عزيز بس است

دلم می خواد داد بزنم خدا خسته شدم تا کی تو این دنیای کثافت زجر بکشم

 

نمی تونم نمیتونم عزیزم

                                      خاطرهای تو رو دور بریزم

------------------------------------------

خسته و زخمی و داغون یه گوشه کنج خیابون گون هام خیس از اشک و تو دلم غصه فراون

هرکسی رد میشه انگار منو اصلا نمی ببینه هیچ کسی حتی یه لحضه ژای حرفام نمیشینه

هیچ کسی دلش نمی خواد جای من باشه یه روزم

باید اینجا تک و تنها تا همیشه من بسوزم

منیکه یه روزگاری واسه خودم کسی بودم همه چی داشتم و اینجور غریب و بی کس نبودم

تف و لعنت به تو ای عشق که منو دیونه کردی خونه آباد من رو اینجوری ویرونه کردی

 

 

آره من بد کردم ولی تو دیگه چرا

ها

هاااااااااااااااااااا

خوب تو هم بگو برم گمشم چرا اینطوری م یگی

هاااااااااااااااااااااااااااااا

خوشحال شدم نامزد کردی ولی تو محرم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این یعنی چی ؟

باشه حالا که اینطور می خوای خداحافظ برای همیشه

فقط یه چیز اگه دیدی عکس و نوشته هاتو و نقاشیتو از تو وبلاگم ژاک کردم از تو دلم که ژاک نکردم کاش می مونی حداقل اینو می فهمیدی

کاش وقتی به اون....زنگ زدی ازش می پرسیدی که من و اون ... سر چی همش دعوامون می شد ؟

وقتی نوشتی نامزد کردی خوشحال شدم ولی بعدش...............

عیب نداره

من زندگی تو رو هم بهم ریختم آره حق داری

اون که یه وقتی تنها کسم بود

تنها پناه دل بی کسم بود

تنهام گذاشت و رفت از کنارم

.....................

میمیرم برات

نمی دونستی

 می میرم بی تو بدون چشات

رفتی از برم

نمی دونستی گه دلم بسته به ساز صدات

آروزمه که می دونستی که من میمیرم برات

عاشقم هنوز

نمی خواستی که بمونی و بسوزی به ساز دلم

گفتی من میرم تو می خواستی بری تا فردا ها گل خوشگلم

برو راهی نیست تا فرداها از آب  گِلم

گل خوشگلم

سفرت بخیر

اگه می ری از اینجا تک و تنها به شهر دور

برو که رفتن بدون ما می رسه به یه دنیا نور

سفرت بخیر

برو گر شکستی ز من می تونی دوباره بساز

از ئلی شکسته نا امید و خسته تو باز غرور تو بازم غرور

نمی خاوم بیای نم یخوای میون تاریکی من تو حروم بشی

نمی خوام ازت

نمی خوام مثل یه شمع بسوزی تا تموم بشی

برو تا بزرگی می خوام که فقط آرزوم بشی

 

 

عیب نداره

تو هم برو ولی قبلش حلالم کن و برو

باشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 --------------------

من که از جنس تو بودم

پای حرفای تو بودم

چرا میگی ناگزیری من گه هرچی گفتم خوندم

هنوزم یادم نرفته تو پر از عاشقی بودی

منم هرچی داشتم پای عشق تو نشوندم

 حالا می گی که ترانه

 واسه ما هیچی نداره

یادته

یادته ترانه هامو واسه خاطت سوزوندم

تو چرا دلت گرفته چرا می گی تنها هستی

من که تنها بودم اما تنهائی رو از تو روندم

جرم من چی بود که امروز بی گناه پر گناهم منکه عشقم رو عزیزم

هرجا تو خواستی کشوندم

عاشقی کردی و ر فتی

همه دار و ندارم

کاش منم مثل تو بودم